» ویکی ایبوک | مرجع دانلود کتاب
» تبلیغات متنی پذیزفته می شود
خنده بازار
ماهیمون هی میخواست یه چیزی بهم بگه . تادهنشو وا می کرد آب می رفت تو دهنش نمی تونست بگه .
کردم تو آکواریوم درش آوردم . شروع کرد از خوشالی بالا پایین پریدن .
دلم نیومد دوباره بندازمش اون تو . اینقده بالا پایین پرید خسه شد خوابید .
دیدم بهترین موقع تا خوابه دوباره بندازمش تو آب. ولی الان چند ساعته بیدار نشده .
یعنی فکرکنم بیدار شده دیده انداختمش اون تو قهر کرده خودشو زده به خواب…
.
.
.
.
بقیه در ادامه مطلب...
شنبه
مرد : امروز ناهار چي داريم؟
زن : ببين ، امروز قراره من و زری با هم بريم «فال قهوه روسي يخ زده» بگيريم . ميگند خيلي جالبه ، همه چي رو درست ميگه . به خواهر شوهر زری گفته « شوهرت برات يه انگشتر بزرگ ميخره » خيلي جالبه نه ؟ سر راه يه چيزی از بيرون بگير بيا
يکشنبه
مرد : عزيزم ، امروز ناهار چي داريم؟
زن : ببين ، امروز قراره من و زری بريم برای کلاسهای «روش خوداتکايي بر اعتماد به نفس» ثبت نام کنيم . هم خيلي جالبه ، هم اثرات خوبي در زندگي زناشوئي داره . تا برگردم دير شده . سر راه يه چيزی از بيرون بگير و بيا
بقیه در ادامه مطلب...
وقتی دختر ها و پسر ها دور هم خلوت می کنند
وقتی پسرا دور هم خلوت میکنند ؟
۱- ای علیرضا بدبخت دلت بسوزه همون دختری که به تو نخ نمیداد من رفتم شمارشو گرفتم!!
۲- من بدجوری عاشقش شدم . اگه این خوشکله با من دوست بشه من همه ی دوست دخترهام رو کنار میگذارم
۳- بچه ها این دختره رو دیدین که مانتو صورتی میپوشه و یه عینک آفتابی هم میزنه . وقتی هم که توی دانشگاه راه میره هیچکی رو تحویل نمیگیره . باید حالشو بگیریم
مکالمه دو پسر :
پسر اول: چقدر خپل شدی مرتیکه …
شبیه خرسای قطبی شدی الاغ….
کمتر بخور ، از صبح تا شب مثل گاو آت و آشغال میخوری
معلومه انقدر دایره میشی دیگه …
پسر دوم : خفه شو عوضی. حرف تو زر مفت هم نیست
( محکم تر شدن دوستی بین دو پسر و تموم شدن مکالمه با خنده )
مکالمه دخترا رو برو بخون حال کن ...
جهت مشاهده متن به ادامه مطلب بروید
مطالب پر بازدید | مطالب جدید | مطالب تصادفی |